زیر آسمونه آبی یا آسمون کبود
فرقی نمیکنه زندگی به کام ما نبود
ما دو تا بودیم هر دومون خسته از گذشته
دو تا شخصیته عجیب یکی خوبو یکی نبود
ما دو تا بودیم یکیمون کم حرف میزد
یکیمون پا پیش میکشید با دست پس میزد
دوتا دیوونه ی مریض که خورده بودن به هم
یکی میدویید برسه یکی خستش میکرد
یکی پر از امیدو یکی همیشه بییخیال
یکی راه خودشو داشت یکی پسرفت میکرد
گذشتو گذشت یه دو فصلی ازش
یکی عصبی بود اون یکی میخدید همش
یکی شیشه خورده داشت هنوز صاف نشده بود
یکی با سکوتش میجنگید همش