با این که گاهی اشتباه دل بستگی قانون نداره

دست از سرم بردار و بگذر این مرده دیگه جون نداره

عمرم رو دنبال تو گشتم دنیا از عشقم با خبر شد

من آخرین درختی ام که افتاد و عاشق تبر شد

دلتنگی یه راهه تا بی نهایت بی گریه بگو خداحافظ

بی چترت به بارون ندارم عادت بی گریه بگو خداحافظ

♫♫♫

رویام و سپردم به دست باد تا شاید شبیه من شه

یک لحظه نگاهت به من نیوفتاد تا سهمم پرسه زدن شه

برای چی به غصه هام داری اضافه می کنی

کسی که عاشقت شد رو داری کلافه می کنی

چی به سرت اومده که دلت نمیشناسه منو

به خاطر نگاه کی می شکنی احساس منو

میدونم بازی شد خیلی با احساسم

اما بر می گردی من تو رو میشناسم

به همین عکساتم دل من راضی شد

سهم من تو بارون خاطره بازی شد

زیر آسمونه آبی یا آسمون کبود

فرقی نمیکنه زندگی به کام ما نبود

ما دو تا بودیم هر دومون خسته از گذشته

دو تا شخصیته عجیب یکی خوبو یکی نبود

ما دو تا بودیم یکیمون کم حرف میزد

یکیمون پا پیش میکشید با دست پس میزد

دوتا دیوونه ی مریض که خورده بودن به هم

یکی میدویید برسه یکی خستش میکرد

یکی پر از امیدو یکی همیشه بییخیال

یکی راه خودشو داشت یکی پسرفت میکرد

گذشتو گذشت یه دو فصلی ازش

یکی عصبی بود اون یکی میخدید همش

یکی شیشه خورده داشت هنوز صاف نشده بود

یکی با سکوتش میجنگید همش

خودت و تو آیینه نگا کن درست همونی که میخوامی

خود همونی که میخوامی

میبینم خوشی و حالم خوبه

من و میکشی و حالم خوبه

شده دیدن تو تنها کارم

بذا ساده بگم دوست دارم

تو دلم تو سرم تو تنم توی رگم عاشقتم

تو تمام وجود منی چرا نگم عاشقتم

هر عذابی که میدی بمن برای من عاشقیه

مثه من واسه تو، تو جهان بگو اون که میمیره کیه

تو شدی همه جونه کسی که دگه نمیتونه

حتی قد یه نفسم با کسی غیر تو بمونه

امشب حالم چقدر با تو خوبه می دونی

عطر رو پیرهنت مونده روم و می دونی

می مونی پیشم و توی گوشم می خونی

میگی دوست دارم عشق من می مونی

امشب حالم چه رویاییه کنار تو

می خندی برای من من می میرم برای تو

امشب تاثیر عشقمون و می بینی که ما

روبه رویه همین غصه نمونده بین ما

امشب یه شب…شب فوق العاده ست

حال من با تو خوبه چون دلت صاف و سادست

امشب یه شب… شب موندگاره چون دل من دوباره

باز به حرف تو دل بست

دل در آتش غم رخت تا که خانه کرد

دیده سیل خون به دامنم بس روانه کرد

آفتاب عمر من فرو رفت و

ماهم از افق چرا سر برون نکرد

هیچ صبح دم نشد فلق

چون شفق زخون دل مرا لاله گون نکرد

ز روی مهت جانا پرده بر گشا

در آسمان مه رو منفعل نما

به ماه رویت سوگند

که دل به مهرت پایبند به طره ات جان پیوند

قسم به زند و پازند

به جانم آتش افکند خراب رویت یک چند

هر روز میام تو کوچتون دنیال جای پای تو

تنها قدم های منو سنگ فرش این پیاده رو

میام توی کوچه ی تو کوچه که خالی از توئه

اما هنوز توی هواش عطر و خیالی از توئه

میام دم خونه ی تو خونه ای که رفتی از اون

در میزنم و میدونم هیچکسی نیست تو خونتون

رو پله های خونتون با خوش خیالی میشینم

پشت در بسته ی این خونه ی خالی میشینم

رو پله های خونتون میرم تو فکر اون روزا

یادم میاد کنار تو چه خوب بودن گذشته ها

چه خوب بودن گذشته ها

نباید عاشقی کنید با آدمایه بی حواس

تو این دنیای بی احساس عاشق بودن یه اشتباست

به هرکی رو زدم بهم یه رویه خوش نشون نداد

واسه شکستنه دلم یه ثانیه ام امون نداد

باید هر لحظه دور بشم تا کی غرورم اینجا خورد بشه

تنهایی خیلی بهتره تا که عاشق شی عشقت دور بشه

باید هر لحظه دور بشم تا کی غرورم اینجا خورد بشه

تنهایی خیلی بهتره تا که عاشق شی عشقت دور بشه

دوست ندارم نه دیگه دوست ندارم
واسه همینم دیگه وقت نرفتن بوس بهت ندادم
صورتتو پس زدم دلت شکست ازم
پشیمونی ولی دست زدن همه بهت همونطور که حدس زدم
دیگه رفتم واقعی فک کن مردم فک کن قرص مرص خوردم یا رفتم لشمم بردم

فک کن نیستم فک کن رفتم کلا دیگه نمیام عمرا
فک ک نه اینو باور کن تموم شد
دیدی اون همه شبو روزامونو آخر خوب حروم شد
دیدی چه قد الان فاصلمون دوره
هر چی که فکر می کردم باور کن همون شد